
شب زنده داری
هایده
آهنگ شب زنده داری از هایده
شبی از شدت درد و غم یار دل آزاری
نشستم در خرابات و زدم بر طبل بی عاری
صفای عالم مستی غمم را برده از یادم
صفایی را که من هرگز نمیدیدم به هوشیاری
من و سوته دلان هر شب در اینجا گرد هم جمعیم
همه شب زنده داری ها همه مشتاق بیداری
غم از اندازه افزون و تنم رنجور بیماری
نشستم در خرابات و زدم بر طبل بی عاری
می ناب از کف ساقی شفای نوش دارو را
دل دیوونه من را که زخمی خورده بود کاری
به جامی آنچنان از خود شوم بی خود که در مستی
حراج ملک عالم را ببخش اندوه دیناری
نه در درماندگی و نه بر بالین پرستاری
نشستم در خرابات و زدم بر طبل بی عاری
آهنگ پیشنهادی آهنگیفای
آهنگ تو که نیستی از هایده